انجمن پزشکی کوهستان ایران: در آماری که از حوادث مختلف کوهستانی به دست آمده، مجموعا چهار فاکتور تاثیرگذار به چشم میآید.
۱- کوهنوردی به صورت انفرادی:
مهمترین دلیل مرگ و میر است.مرگ عزیزان پرتجربه تا بی تجربه و صعود انفرادی آنان موید این نکته است.مرگ هایی نظیر:
جلال رابوکی در صعود انفرادی دماوند
برکت صادقی در صعود انفرادی دماوند
فرزاد کیایی در صعود انفرادی دماوند
فرناز دولتخواه در فرود انفرادی دماوند
عباس جعفری در صعود انفرادی دماوند
و …..
و اینک ن. امینی در صعود چهارشنبه پیش به قله دماوند و گم کردن مسیر در فرود و انحراف احتمالی به دره یخار…
پس از آن باید به:
۲- کمبود تجهیزات و لوازم اشاره کرد.
این کمبود تجهیزات بیشتر باعث گم کردن مسیر(همچون نداشتن GPS و ترک مسیر)، یا تجهیزات پوشاکی مناسب که باعث یخزدگی اندامها، هیپوترمی، مجبور شدن به بیواک کردن و…. می شود.
عامل سوم:
۳- فراتر از توان فعالیتکردن: حد و توان خود را نشناختن، دچار ارتفاع زدگی شدن، خستگی مفرط و تخلیه انرژی…
و در نهایت:
۴- برنامهریزی غلط:
صعودهای زمستانی با ظرفیت بیش از حد یک صعود فنی و سخت
همراه داشتن یک همنورد غیر هم پا
اختلاف ظرفیت و عملکرد در اعضای تیم
عدم آشنایی روحی با یکدیگر در اعضای تیم
که این مورد آخر بسیاری موارد را شامل میشود؛ از نبود شناخت فرد نسبت به تکنیکهای کوهنوردی و شرایط بیولوژی بدن گرفته تا زمانبندی برنامهای که فرد پیشرو دارد.
البته در آسیبشناسی این قضایا باید به نوع نگرش عموم مردم ایران نسبت به کوهنوردی توجه داشت. در هیج کجای دنیا مردم کوهنوردی را جدا از تجهیزات استاندارد و مربی نمیبینند. ما حتی برای انجام بیخطرترین ورزشها هم نیاز به مربی و امکانات استاندارد داریم. حال آن که در کوهستان به عنوان یک محیط طبیعی و بکر، نه قابلیت امدادرسانی خوب وجود دارد و نه عملیات جستجو در آن به خوبی انجام میپذیرد… عضویت در باشگاهها یا گروههای کوهنوردی، به خودی خود در کاهش آمار تلفات کوهستانی تاثیرگذار است… مردم در ایران اغلب یا انفرادی کوهنوردی میکنند یا با دوستانی به کوه میروگند که به لحاظ دانش کوهنوردی در سطح بالایی نیستند. ضمن اینکه ما در بخش جهتیابی، نقشهخوانی، کار با قطبنما یا جیپیاس هم ضعفهایی در کشور داریم که خود مشکلات را بیشتر میکند.
با تشکر از پاکوب