گزارش صعود دماوند از جبهه جنوبی
صعود به قله دماوند در تاریخ 26/4/1391 ساعت 15 از ترمینال کاراندیش شروع شده و پس از 16 ساعت در ساعت 7 صبح به منطقه پلور در استان مازندران رسیده و از اتوبوس پیاده شدیم و با نیسان به قرارگاه پلور رفتیم تا ساعت 8 به تعویض لباس و تحویل و سایل اضافی و بعد از آن با نیسان به سمت گوسفندسرا حرکت کرده ، هوا نیمه ابری بود در آنجا غذا و آب معدنی موجود بود و قاطر برای حمل بار به پناهگاه (که خیلی گران بود ) بعد از کلی چانه زنی فقط 5 نفر کوله هایشان را با قاطر حمل کردند . بعد از صرف غذا در گوسفند سرا حدود ساعت 10 به سمت پناهگاه بارگاه سوم حرکت کردیم. در ابتدای مسیر طبیعت زیبا و گلهای لاله و شقایق قرمز وحشی باعث نشاط و شادیمان گردید در مسیر استراحت های کوتاهی انجام شد و حدود 20 دقیقه مانده به پناهگاه تگرگ شدید شروع به باریدن کرد حدود ساعت 14 به پناهگاه رسیده و بعد از خوردن نهار و کمی استراحت ساعت 15:30 به سمت آبشار یخی برای هم هوایی حرکت کردیم که همه خانم ها و نیمی از آقایان در هم هوایی شرکت داشتند و تا ارتفاع 4700 متری صعود کردیم ساعت 19 به پناهگاه برگشتیم . در پناهگاه امکاناتی همچون سرویس بهداشتی در حد خیلی نا مطلوب و جود داشت . همچنین یک سری مواد خوراکی و نوشیدنی مانند آب و نوشابه و انواع کنسرو و سوپ و چای گرم موجود بود البته با قیمت های بسیار گران که در آن ارتفاع و شرایط انتظاری جز این نمیرفت . گروه های کوهنوردی نیز که از شهرهای مختلف آمده بودند در پناهگاه حضور داشتند حوالی ساعت 22 شب خاموشی زدندو به استراحت پرداختیم
بنا به نظر سرپرست اعضاء ساعت 3 صبح بیدار شدند و ساعت 3:45 به سمت قله حرکت کردند هوا تاریک و سرد بود در ابتدا 13 نفر حرکت کردیم در میانه های راه چند نفری برگشتند پس از چند استراحت کوتاه حوالی ساعت 8 در ارتفاع 5100 متری بودیم که هوا به شدت بد شد و باد و بوران و مه شدید مانع از این شد که ما با آن تجیهزات کم بتوانیم صعود کنیم و با تصمیم سرپرست 9 نفر باقی مانده هم به سمت پناهگاه بازگشتند . در مسیر صعود همه گروه ها در حال برگشت دیده می شدند ساعت 10 به پناهگاه رسیدیم و ساعت 11 به سمت گوسفندسرا حرکت کردیم . در مسیر برگشت قله کاملا نمایان بود و ما در حسرت صعودش ، حدود ساعت 15 گوسفندسرا بودیم و بالافاصله با نیسان به سمت قرارگاه حرکت کرده و بعد از برداشتن وسایل اضافی مان به سمت آبگرم لاریجان حرکت کردیم و شب را در یکی از مهمانپذیرهای این روستا اقامت کردیم و صبح روز بعد ( جمعه) برای دیدن از آب معدنی که در آن منطقه بود از بین خانه های روستایی عبور کرده تابه چشمه آب آهن رسیده
و بعد از آن در ساعت 11:30سوار بر دو وانت نیسان شده و به سمت پلور حرکت کردیم و پس از صرف ناهار در ساعت 14:30 سواربر اتوبوس شده و به سمت شیراز به راه افتادیم و در ساعت 7:30صبح شنبه به شیراز رسیدیم .
گزارش از : حمیدرضا باقری