به نام یزدان پاک
قله علم کوه:
علم کوه نام کوهی با ارتفاع ۴۸۵۰ متر است که در منطقه تخت سلیمان، استان مازندران واقع شدهاست. قله علم کوه پس از قله دماوند دومین قله بلند ایران به شمار میرود. بیشتر شهرت این قله به خاطر دیواره ایست که در دامنه شمالی آن واقع است و دارای فنیترین و سختترین مسیرهای سنگنوردی و دیواره نوردی در ایران است.
مسیر گرده آلمانها:
گرده آلمانها در قسمت غربی دیواره علم کوه واقع شده است و اولین بار در سال 1315 خورشیدی (1936 میلادی) توسط هیئت کوهنوردی آلمانی به سرپرستی اشتیناور(Steinauer) و گورتر (Gorter ) برای اولین بار صعود شد.
این برنامه صعود در تاریخ یک شنبه ۳۰ مرداد ماه ساعت ۱۶ آغاز شد، ما به همراه خودروی سواری پژو حرکت خود را به سمت قرارگاه ونداربن درشمال منطقه کلاردشت آغاز نمودیم. با توجه به مسافت طولانی شیراز تا کلاردشت و درجه سختی این برنامه تصمیم بر این شد که یک روز کامل را به حرکت در مسیر قرارگاه ونداربن قرار دهیم تا تیم زمان رسیدن به منطقه خسته راه نباشد .
ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه شهرستان آباده رسیدیم ، در خانه سنتی و زیبای عباسقلی خان شام را میل کردیم ، و یک ساعت بعد در شهرستان شهرضا شب مانی کردیم. صبح دوشنبه ساعت ۵ بامداد حرکت خود را به سمت اصفهان ، سپس تهران، مرزن آباد ادامه دادیم ، پس از خرید لوازم خوراکی و تدارکات مورد لزوم در کلاردشت و رودبارک بالاخره ساعت ۱۹ به ونداربن رسیدیم . ارتفاع این قرارگاه از سطح دریا ۲۲۰۰ متر می باشد.
اتاقی را از مسئول قرارگاه برای اقامت جهت شب مانی و استراحت اجاره کردیم ، در قرارگاه یک تیم ۶ نفر همدانی برای صعود به دیواره علم کوه و یک زوج اسپانیایی جهت صعود به قله از مسیر جنوبی حضور داشتند .
هر نفر کوله پشتی های خود را به دو قسمت کوله پشتی کوچک جهت کوه پیمانی تا پناهگاه سرچال و کوله پشتی بزرگ (همان کوله بار) که شامل تمام وسایل و تجهیزات فنی، خوراک و طناب تقسیم و با گونی بسته بندی کردیم ، تا فردا روز سه شنبه صبح به قاطرچی جهت حمل تا منطقه سرچال تحویل بدهیم .
ساعت 20 و 30 دقیقه برای صرف شام به سالن غذاخوری قرارگاه رفتیم که با زوج اسپانیایی آشنا شدیم، با تعارف قاچی خربزه به آن ها و شروع گفتگویی شیرین و دوستانه با این زوج معلم اسپانیایی هم کلام شدیم .
ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه به اتاق مراجعت کردیم ، یک خواب آرام بخش خوب و با کیفیت تا صبح ساعت ۵ بامداد داشتیم ، پس از اقامه نماز صبح و تدارک و صرف صبحانه با آمدن قاطرچی در ساعت 6:15 دقیقه مشغول وزن کردن و بسته بندی کوله بارهایمان و تحویل به قاطرچی شدیم .
ساعت ۷:۳۰ حرکت خود را به سمت سرچال آغاز کردیم پس از عبور از گوسفند سرا و دره بریر و بعد ازعبوراز دو پل چوبی روی رودخانه و پس از عبور از دو راهی کلجاران حوالی ساعت ۹ صبح به سنگ کشتی رسیدیم .
۱۰ دقیقه توقف و استراحت داشتیم و از چشمه آنجا آب نوشیدیم، در ادامه مسیر کوهپیمایی که یک پا کوب کاملا مشخص در شیب نسبتا زیاد بود را پس از ۵ ساعت زمان و مسافت ۸ کیلومتر پیمودیم و ساعت ۱۲:۳۰ به پناهگاه سرچال ، دروازه شمالی علم کوه و تخت سلیمان واقع در ارتفاع ۳۸۵۰ متری رسیدیم .
کول بار های پیچیده شده خود را روی سکوی پناهگاه که توسط قاطر ها حمل شده بود را مشاهده کردیم . تا ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه برای صرف ناهار و استراحت در آنجا متوقف شدیم ، کوله های کوچک را به کوله پشتی های بزرگ متصل کردیم وادامه کوهپیمایی در شیب زیاد و در مسیر ۵ کیلومتری به سمت یخچال علم چال را آغاز کردیم .
پس از حدود دو ساعت زمان وارد مکان دروازه جهنم شدیم ، مسیری پر ازسنگهای شکسته و تخته سنگهای بزرگ با اشکالی نامنظم شدیم ، ناگفته نماند که قاطرچی ها از آوردن بار کوهنوردان دراین مسیر با هیچ مبلغی رضایت خاطر نمیدادند و اصلا تمایلی برای بردن بار در این مسیر را نداشتند .
پس از پیمودن مسیر دروازه جهنم با کوله های سنگین تقریبا ۲۶ کیلویی که شامل آب ، مواد خوراکی ، طناب ، چادر ، وسایل و تجهیزات فنی بود بلاخره به پناهگاه تخریب شده علم چال در ساعت ۱۸ رسیدیم .
در آنجا دو چادرشامل تیم دو نفره از بچه های قزوین و تهران و دو چادر دیگراز تیم ۶ نفره همدانیان آنجا مستقر بودند .
سریعاً به برپایی دو چادر تیم خودمان در جوارهم ،روی سنگهای شکسته و ناهمگون در بهترین حالت ممکن اقدام کردیم. وسایل را تفکیک ، چیدمان و کمی استراحت کردیم ، تصمیم بر این داشتیم که بامداد چهارشنبه به قله علم کوه از مسیر گرده آلمانها صعود کنیم . تا اینکه دو نفر بچه های قزوین به سمت ما آمدند و خود را معرفی کردند .
متوجه شدیم که آنها از بچه های تیم امداد و نجات حادثه پارسال در مسیر گرده هستند ، عنوان کردند که ما روز چهارشنبه قصد داریم از مسیر گرده صعود کنیم ، و مسیر را پاکسازی کنیم و ضمنا وسایل آقای شایگان که هفته گذشته در این مسیر منجر به حادثه سقوط شد را جمع آوری کرده و به خانواده ایشان تحویل دهیم ، لذا از شما خواهش میکنیم صعود خود را به روز پنجشنبه موکول کنید. برای ما پذیرفتن این مطلب و برهم زدن برنامه ریزی زمانی تیم کمی دشوار بود ولی با احترام به این دو عزیز قبول کردیم.
آقای فرجام سرپرست تیم تصمیم گرفتند که به اتفاق آقای پرندک و قرائتی در قالب یک کرده ی ۳ نفره بامداد چهارشنبه در مسیر دیواره موسوم به مسیر همدانی ها صعود کنند بامداد روز چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ به سمت دیواره علم کوه حرکت کرده اند . تیم جلوی ایشان دو نفره از بچه های همدان بودند که آقای فرجام با توجه به سرعت صعود تیم پیش رو با درایت تمام ، تصمیم بر کنسل شدن صعود به دیواره را از این مسیر نسبت به وضعیت موجود گرفتند . و در ساعت ۷:۳۰ به چادر در کمپ مراجعه کردند .
روز چهارشنبه، با جمع آوری آب از کف یخچال علم چال و تصفیه آب آشامیدنی سپری شد.
بامداد روز پنجشنبه ساعت ۵ بامداد از سمت چادر به سمت شانه کوه ، مسافت یک و نیم کیلومتری که نقطه آغازین مسیر گرده آلمانها هست را حرکت و پیمایش کردیم و ساعت ۶ بامداد که هوا کمی روشن شده بود اول مسیر در ارتفاع ۴۴۰۰ متری قرار گرفتیم .
در ابتدای مسیر یک برج سنگی ۱۵ متری قرار داشت که از زیر این برج به سمت راست تراورسی انجام دادیم، یک پرتگاه تقریباً یکصد متری زیر پای ما بود که ما در آن لحظه فقط تمرکز در عبوراز این مسیر تراورس داشتیم . درادامه از یک شکاف بزرگ رد شدیم تا به اولین کراکس مسیر به نام دو رکابی رسیدیم . طول این مسیرتا کارگاه ۳۰ متر می بود و دارای درجه صعودی 5.10 میباشد ، جاذبه این مسیر، پرتگاهی است که زیر پا دیده میشود که هیجان صعود را دو چندان میکند .
آقای فرجام از سمت راست این مسیر به صورت سر طناب با حمایت، صعود کردند و با کار گذاشتن سه میانی در مسیر و یک فرند وگرفتن یک کارگاه دونقطه مسیر را برای صعود تیم هموارکردند. ساعت ۸ بامداد شد ، در این حین تیم دونفره تهرانی پشت سر ما که یک آقای شصت ساله و یک بانوی میانسال بودند و مشخص شد که توانایی صعود به تنهایی در این مسیر را ندارند و همچنین نیزامکان بازگشتن از مسیر هم، برای ایشان میسر نیست .
تقاضای همراهی و پیوستن به تیم ما را داشتند (پدیده و رویت رفتاری به غایت شگفت انگیز در این مسیر که واقعاً جای بحث و گفتگو و ارزیابی بیشتری دارد ) که جناب آقای فرجام سرپرست تیم با توجه به شرایط موجود قبول کردند . که همین امر باعث شد سرعت صعود تیم را جهت ایمنی صعود این دو شخص کاهش دهیم .
همچنان یک تیم متشکل از 5 نفر ازکوهنوردان گرگانی پشت سر ما بودند. در ادامه مسیر یک طول طناب صعود شد تا به مکانی به اصطلاح سه رکابی یا پله غول رسیدیم .
دراین قسمت یک پله رکاب فولادی با سیم بکسل وجود داشت و سمت راست آن یک میخ برای اتصال یک پله رکاب دیگر، البته آقای فرجام و تیم ما با دو پله رکاب آن را صعود کردیم .
مسیر در اینجا به سمت تراورسی بزرگ ادامه پیدا کرد، تراورسی حدود ۱۵۰ متری که اول مسیر به علت وجود یک تیغه، لب پرتگاه ازحمایت طناب استفاده کردیم .
پس از آن ۱۰۰ متر صعود کردیم تا به اصطلاحاً به قیف یخی رسیدیم .
که یک تک رول آنجا وجود داشت از آن تک رول تا اول مسیرصعود قیف یخی که یک تراورس 15 متری کنار پرتگاه با سنگهای ریزشی بود ، لایف لاین حمایتی کشیدیم ، قیف یخی را صعود کردیم تا به کارگاه رسیدیم ، ناگفته نماند که این مسیر بسیار ریزشی بود .
پس از آن ، تراورسی کوتاه حدودا ۵ متری را پیمودیم تا از لبه پرتگاه به کراکس بعدی یعنی مسیر تک رکابی رسیدیم.
آقای فرجام با گذشتن ۳ میانی از سمت راست این مسیر صعود کردند تابه کارگاه دونقطه تک رکابی رسیدند ، یک رکاب کاملاً پوسیده آنجا متصل بود .
پس از اتصال طناب به کارگاه نفرات یکی یکی به بالای مسیر صعود کردند ، پس از آن وارد یک طاقچه شدیم که سنگ سماور سمت راست ما به خوبی و با فاصله ای بسیار نزدیک خود نمایی میکرد .
دیگر تنها دو طول طناب تا انتهای گرده باقی نمانده بود.
از سمت چپ سنگ سماور صعود کردیم .
طول آخر دارای سنگ های بزرگ ریزشی بود.
ساعت ۲:۳۰ به انتهای مسیر گرده آلمانها در بالای خط الراس در ارتفاع ۴۸۰۰ متری رسیدیم ، ۲۵ دقیقه پیمایش خود را از سمت چپ خط الراس به سمت قله، که مسیری کاملاً صخرهای با سنگ های شکسته و فاصله دار بود را پیمودیم و سرانجام به تابلوی قله رسیدیم.با استقبال کوهنوردان حاضر در آنجا روبرو شدیم ، چند عکس یادگاری روی قله گرفتیم .
به سمت مسیر برگشت که از طریق سیاه سنگ ها حدوداً ۵۰۰ متر پایین تر از قله به سمت چپ قله شاخک سرازیر شدیم .
اول مسیر پیش رو مسیری با دست به سنگ های مشکل و ریزشی و درانتهای آن شن اسکی با قلبه سنگ های نسبتاً بزرگ را پیمایش کردیم . که در این حین خطر برخورد چند سنگ پرتاب شده نسبتا بزرگ را پشت سر نهادیم. پس از یک ساعت و نیم پیمایش به جان پناه سیاه سنگها رسیدیم ، از آنجا قله شاخک را روبروی خود می دیدیم ، کمی استراحت کرده و حدوداً ده دقیقه بعد حرکت خود را به سمت سیاه سنگ ها به طوری که مسیر جنوبی قله شاخک را کاملا دور زدیم . اول مسیر پا کوب به خوبی مشخص بود ، پس از آن بر روی تیغه به سمت قله سیاه سنگ رهسپار شدیم.
دقیقا به موازات سومین شن اسکی از پایین یخچال علم چال سیم بکسل های مسیر رویت شد .
با انداختن خود حمایت درون گذرگاه سیم بکسل ها و یک فرود به یک پاکوب بالای شن اسکی سوم، جایی که می توانستیم به کف یخچال سرازیر شویم رسیدیم .
حدوداً ۲۰ دقیقه ازاول مسیرشن اسکی با شیب بسیار زیاد تا اولین جوی آب یخچال زمان پیمایش برد . کمی استراحت کردیم و آب نوشیدیم و حدوداً یک ساعت و نیم عرض یخچال علم چال تا محل کمپ را پیمایش کردیم .
حدوداً ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه به محل استقرار چادرهایمان رسیدیم .مسافت پیمایش شده از قله تا کمپ پنج کیلومتر بود.
کل مسافت پیمایش شده از ونداربن تا قله و از قله تا کمپ ۱۹.۸ کیلومتر. تصمیم بر این شد که شب را در منطقه استراحت کنیم . صبح علی الطلوع به سمت پناهگاه سرچال و سپس به سمت قرارگاه ونداربن حرکت کنیم.
صبح جمعه ساعت ۷ بامداد پس از طلوع خورشید و صرف صبحانه وسایل خود را جمع کردیم کوله ها را پیچیدیم و حدوداً ساعت ۸:۳۰ صبح به سمت پناهگاه سرچال حرکت کردیم. ساعت ۱۱ به پناهگاه رسیدیم با تماسی به مسئول فنی باشگاه و اعلام سلامتی اعضا تیم مسیر خود را به سمت قرارگاه ونداربن ادامه دادیم ، ساعت ۱۵ به قرارگاه رسیدیم .
مسیری به غایت طولانی و خسته کننده، ۱۳ کیلومتر ..
کل مسیر کوهنوردی رفت و برگشت جمعا ۳۳ کیلومتر ..
پس از استحمام در آنجا و جمع آوری و چیدمان کوله ها پشتی در ماشین ساعت ۱۶ و ۴۰ دقیقه به سمت شیراز رهسپار شدیم و در پایان شنبه ۵ شهریور ماه ساعت ۹ صبح به مقصد شهر زیبای شیراز رسیدیم. این برنامه صعود به یاری یزدان پاک به خوشی و سلامتی به پایان رسید .